سکوت سرد
رفـــــتـــــنــــ رفتن که بهانه نمی خواهد ، یک چمدان میخواهد از دلخوریهای تلنبار شده و گاهی حتی دلخوشیهای انکار شده . . . رفتن که بهانه نمی خواهد ! وقتی نخواهی بمانی با چمدان که هیچ ! بی چمدان هم می روی . . . آرامم مثل مزرعه ای که محصولش را ملخ ها خورده اند دیــگر نگران داس ها نــیــســتم . . . دست کشیده ام از نوشتن شعر دلتنگی های من من بی شعر باز دلتنگم . . . مبارکم باشه، آخرین تولدم خودم می دونم همین روزا میمیرم . . .
(آنچه در باور نگنجد سخت بر جانم نشیند) دومین سال بدون تو نبودنت هیچ وقت برایم عادی نخواهد شد . . . تقدیم به روح بلندت خواهرِ معصومم، معصومه . . .
شاید فراموش کنم عاشقانه هایم را
شاید باز دلتنگ نشوم !!!
ولی باور کن تقصیر شعر نیست !
شعر فقط از کوچه های دلتنگی گذر میکرد
Design By : Pichak |