علاقهمندي ها
+
سلام. ولادت مبارک کريمه اهل بيت حضرت معصومه عليهم السلام و روز دختر بر همه دختران پيام رسان و پارسي بلاگ مبارک باد. اميد که همه ما مشمول عنايت و شفاعت آن بانوي بزرگوار در دنيا و آخرت باشيم.

2-اشراق
03/10/14
ص . حيدري
سلام خيلي ممنون
پروانگي
سلام.ممنونم.عيدتون مبارک
♥ ح. بالايي
سلام خيلي ممنون عيد شمام مبارک
كيوان گيتي نژاد و
مرسي خدا عمرتون بنده خدا همه برادرهامون را هم بيامرزه و از اين بانوي محترمه و معصومه بهره مند سازه که گاهي ما زن ها حق مردانشان را نمي گذاريم پاي منش و بزرگي مادري که آنها را زاييد و مرد ما کرد مادر شوهر نه شوهر
+
*ولادت فرخنده کريمه آل طاها و گراميداشت روز دخترو هفته کرامت را*
*به همه عاشقان و شيفتگان خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام*
*و تمامي دختران مومنه*
*وخواهران خوب ومعزز پيامرسانيم*
*كه الگويشان حضرت معصومه*
*سلام الله عليهاست تبريك و تهنيت عرض مي كنيم*
*

*مرگ بر آمريکا*
99/7/5
6 فرد دیگر
34 فرد دیگر
پاك روان
95/9/1
و در آخرين منزل تا کربلا، بزرگ قبيله صحرانشين از او (امام حسين عليه السلام) نقل کرد: *«نديدم سري به سرداري مگر بسيار سرها به زير پاي او. آنان که دستار بر سر نهاده اند سر از مردم جدا مي کنند... زرفروشان زور و تزوير قرآن را به سود خود تفسير مي کنند و انبانشان را از انباشتن پاياني نيست... .»*
خلاصه داستان: واقعه از نهم محرم آغاز مي شود: «عبدالله » جوان نصراني تازه مسلمان به خواستگاري «راحله » دختر يکي از اشراف حجاز مي رود.
پس از 37 بار جواب منفي شنيدن، سرانجام پاسخ مثبت مي گيرد. مراسم عروسي آن دو برپا مي شود. در شور و شادي مجلس، خبر
درگيري بين سپاه کوفه و امام حسين عليه السلام پخش مي شود. عده اي عقيده دارند امام حسين براي رسيدن به
خلافت خروج کرده و براي مجلس دنيا به سوي کوفه مي رود.
16 فرد دیگر
125 فرد دیگر
3 فرد دیگر
+
شور و حال مني پر بال مني تو خيال مني
دادي تو منو راه اگه – يه نگاه که تو ماه مني
چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تويي که تنها – دل سوز مني آرزومه دوباره بيام
تو حرمت بدم يه سلام بهونه ي اشکاي هر روز مني
بي تو مي ميرم آقام يه فقيرم آقام که تو حج فقرايي
اي کس و کارم ناجور تو رو دارم، ندارم من دستاي گدايي
شاعر:سعيد پاشازاده.خواننده:حامد زماني

محدثه خانوم
94/9/8
+
گفتن شما کجا و بين الحرمين؟؟؟
جواب داد:
پيغمبرمون فرق مي کنه
امام حسينمون که يکيه!!!

رهبر يار کوچک
94/7/16
+
اون مردايـــــــي که با يـــه نــــه گفتنشون
ميفهمـــــي که ديگــــه نبايــــــد اصـــــرار کنــي
اونــــي که قبل از مهمونــــــي بايــــد لباستـــــو
نشـــــون بــــــدي تا تاييـــــدش کنــــــه
اونـــي که وقتي بهتــــ اخـــــــم ميکنه
بايد شالتــــــــو بکشـــــي جلــــــــو
اونـــــي که وقتــــــي ميخــــــــواي از پيشش بــــري
دست ميکشه رو لبتـــــ و ميگـــــــــه
کمـــــــرنگ کــــــن اون

عقيل صالح
93/8/19
رژتـــــــو
اونــــــــــي که وقتــــــــي تــوي يه جمعيد از بغلتــــ تکـــــــون نميخــــوره
اونـــــي که تـــــوي سرمــــــــا يـــــــخ ميـــــــزنــــــــه
ولي وايميسه ســـــــر کوچــــه تا تـــــو بــــري توي خونـــــــــه
اونـــي که اگه بخواي اشتباه کنـــي پيش خـــــودت ميگــــــي
اگه بفهمـــــــــه ميکشتم
اوني که خنــــــــده و شيطونيــــــــــاش فقط و فقط مــــــــــال خــــــــــودتـــــ
+
وعده عاشق خسران زده ي ماه خدا
عصر روز عرفه، صحن حسين، کرب و بلا
دوستان و رفقاي عزيز!
انشالله فردا عازم کربلا هستم
دعا کنيد عرفه حرم يادتون از يادم نره!

شاخآبه عشق
93/8/3
+
*پيام امروز*
حالم خوش نيست
*از غصّه پررنج ذخاير جنگ*
كه امروز پاي درد دل يكي از همسران آنها نشستم.
عدم تعهد به مساعدتهاي دارويي مسئولين وزارت بهداشت
بابت داروهاي خارجي و كم عوارض.
بي توجهي مسئولين آسايشگاههاي جانبازان به وضع بيماران
غربت جانبازان و ترك خانواده هايشان(طلاق گسترده همسران)
وضعيت اسفبار مراقبتهاي غذايي و دارويي
خوراندن داروي خواب و بيحال كننده به بيماران زمان بازديد
مسئولان
و ...

حرف امروز من
93/8/1
يك نمونه وضعيت غذايي: خوراندن خورشت قورمه سبزي كه بدون سبزي است و فقط در آن لوبياهاي نفاخ به تعداد زياد پيدا مي شود براي اين بيماران كه اغلب از مشكلات ريه رنج مي برند، يعني طولاني شدن رنج و شدت ناراحتيها.
5 فرد دیگر
26 فرد دیگر
+
بعد ميلاد رضا (ع) سينه ي من بي تاب است
عکس گنبد وسط صحن دو چشمم قاب است
اي خوش آنکس که جواز سفرش امضا شد
عرفه کرببلا در حرم ارباب است
انشالله عرفه نايب الزياره همه دوستان خواهم بود

:. پژواک .:
93/7/25
+
واي که ردپاي دزد آبادي ما، چقدر شبيه چکمه هاي کدخداست؟؟؟؟؟
روزي که ردپاي به جا مانده، شبيه چکمه هاي کدخدا بود يکي ميگفت: دزد، چکمه هاي کدخدا را دزديده، ديگري گفت: چکمه هاش شبيه چکمه کدخدا بوده. هر کسي به طريقي واقعيت را توجيه ميکرد.
ديوانه اي فرياد برآورد: که مردم؛ دزد، خود کدخداست، مردم پوزخندي زدن و گفتند: کدخدا به دل نگير، مجنون است ديوانه است، ولي فقط کدخدا فهميد که تنها عاقل آبادي اوست[نظرات]
دختر و پسراي ايروني
93/7/23
از فرداي آن روز کسي آن مجنون را نديد و احوالش را جويا شدند که کدخدا ميگفت: دزد او را کشته است، کدخدا واقعيت را گفت ولي درک مردم از واقعيت، فرسنگها فاصله داشت، شايد هم از سر نوشت مجنون ميترسيدند چون در آن آبادي، دانستن بهايش سنگين ولي ناداني، انعام داشت، پس همه عرعرکنان هر روز در خانه کدخدا جمع ميشدند!!!!!
سيمين بهبهاني
از فرداي آن روز کسي آن مجنون را نديد و احوالش را جويا شدند که کدخدا ميگفت: دزد او را کشته است، کدخدا واقعيت را گفت ولي درک مردم از واقعيت، فرسنگها فاصله داشت، شايد هم از سر نوشت مجنون ميترسيدند چون در آن آبادي، دانستن بهايش سنگين ولي ناداني، انعام داشت، پس همه عرعرکنان هر روز در خانه کدخدا جمع ميشدند!!!!! سيمين بهبهاني
+
من که به تو نزديکترين حس را دارم...
پس اين چه بغضي است
که گلويم در آن جداشدنت به آن مبتلا مي شود :(

.:مجنون كوچه ها:.
93/7/21